سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/7/5
3:59 عصر

مصاحبه (2)

بدست فصل رویش در دسته

فصل رویش: آیا به تمرکزگرایی در بخش اساتید معتقد هستید یا کثرت گرایی و گسترده تر شدن دامنه ی اساتید؟ کدام مدل را برای حوزه بهتر می پسندید؟

ملکی: بنده گزینه ی اول را مناسب می دانم. استادی که برای تربیت طلبه ها انتخاب می شود، باید در رسالت حوزوی خودش متمرکز باشد. اگر برنامه های مُتشتّت و گوناگونی داشته باشد، در صورت مثبت بودن شخصیت استاد نیز تاثیرگذاری کمی خواهد داشت؛ حال اگر شخصیت مثبتی نداشته و نگاه مادی به کارش داشته باشد که بدتر هم خواهد شد

شعبانی: به نظر من کثرت گرایی در جذب اساتید خوب است به این شرط که سلسله شرایطی در آن لحاظ شده باشد. اگر گسترده کردن دامنه ی اساتید با نگاه معیشتی و آب باریکه قرار دادن برای آنها باشد، علاوه بر اینکه خود این نگاه یک مشکل به شمار می آید، مشکلات دیگری نیز ایجاد می کند. از جمله اینکه حداقل شرایطی که یک استاد باید از لحاظ علمی و معنوی داشته باشد را نخواهد داشت؛ چرا که اشتغالات دیگری هم دارد و فکرش متشتت است.

تکثر اساتید مطلوب است به شرط آنکه نسبت به این مدل نگاه درستی باشد. نگاه باید مسئولانه باشد. نگاه مسئولانه به مجموعه ای که متولّی دین و معارف دینی و مسئولیت نیابت امام زمان(عج) در زمان غیبت را دارد. اگر این نگاه حاکم باشد، در صورت متعدد بودن هم هر کدام از اساتید تأثیر خاصی خواهند داشت. تنوّعی هم به وجود می آید و به قول معروف«هر گلی بویی دارد».

فصل رویش: به نظر بنده، اساتید محترم حوزه علمیه قزوین همگام با تحولات علم حرکت نمی کنند و از آخرین دستاوردهای علمی که متصدی تدریس آن هستند، اطلاع چندانی ندارند. برای این وضعیت اگر عنوان پسرفت خیلی مناسب نباشد عنوان رکود کاملا صدق می کند. این برداشت را چگونه ارزیابی می کنید؟  

شعبانی:  باز هم این برداشت جنابعالی از حوزه علمیه قزوین صحیح است ولی این مطلب هم به دیدگاه و نگاه برمی گردد. غیر از آن نگاه کلی شغل مدارانه که عرض کردیم، در حوزه غرض این است که فلان درس استادی داشته باشد و در پایان سال اتمام حجتی بر طلبه بشود و دیگر کاری به قدرت علمی و وسعت علمی استاد نداریم. ولی اگر این نگاه اصلاح بشود، خود به خود ایجاب می کند که اساتید از مسائل جدید اطلاع و آگاهی داشته باشند. و نیاز به مجمعی پیدا می کنند که این اطلاعات در خصوص مسائل جدید را از آنجا دریافت بکنند.

مدیریت می تواند این مجمع را پشتیبانی کرده و مواد اولیه و ابزارهای لازم را تدارک دیده و تشکیل جلسات را نیز بر عهده گیرد. این جلسات فواید زیادی دارد از جمله اینکه اساتید محترم اطلاعات جدید علمی را دریافت می کنند و هماهنگی هایی در نحوه ی تدریس ایجاد می شود و ضمن تدریس، خودشان هم در حال آموزش بوده و مهارت هایشان را به یکدیگر انتقال می دهند.

اگر مدیریت محترم زمینه ی این کار را فراهم کرده و از اساید دعوت کند که چنین مجمعی داشته باشند، آن کاستی ها جبران می شود.

می بینید که باز هم این قضیه به مدیریت بر می گردد و گرنه استاد به تنهایی نمی تواند هم به دنبال تشکیل جلسه و تبادل اطلاعات برود . هم به مطالعات متن درس بپردازد. ضمن آنکه با آن نگاه فرعی شغل مدارانه، استاد دیگر انگیزه ای ندارد تا به دنبال چنین مسائلی برود. به فرض که این معلومات جدید را هم داشته باشد، دیگر کاربردی ندارد؛ چرا که از او فقط تدریس آن متن را مطالبه می کنند تا شاگرها بتوانند در آخر سال امتحان بدهند. و چه بسا پرداختن به مسائل جدید، مضرّ هم تلقی بشود.

فصل رویش: آقای ملکی! نظر جنابعالی چیست؟

ملکی: تحول در اموزش مقوله ای فراتر از اطلاع بر نظریات جدید است. اگر منظور شما تحول در آموزش است، بخش عمده ی آن به نگرش ها و سلایق مدیران و برنامه ریزان بر می گردد و بخشی نیز بر دوش اساتید است. اطلاع بر نظریات جدید همه ی آن تحول نیست بلکه زیرمجموعه و شاخه ای از تحول در آموزش است.

تا مدیران بر آن ساختارهای فکری غلط خود جمود بورزند و تعصب داشته و در همان چارچوب حرکت کنند، اگر هم در کادر اساتید کسانی باشند که بخواهند تحولی ایجاد کنند، دست و پای آن استاد هم بسته است. یعنی زمینه و بستر تحول از ناحیه ی استادی که این مهارت وهنر را داشته باشد، فراهم نیست. این بسترسازی باید از ناحیه ی مدیران باشد و مدیران هم باید معتقد به آن برنامه باشند. با نگرش های ناقص و غلط نمی توان این تحولات را ایجاد کرد. 

فصل رویش: اینها برخی از مشکلاتی بود که مطرح شد. به نظر شما راه برون رفت از این وضعیت چیست؟ چه راهکارهایی برای تقویت وضعیت اساتید پیشنهاد می دهید؟

شعبانی: در خصوص راهکارها ابتدا باید عرض کنم برنامه ای که از طرف مدیریت عالی حوزه علمیه قم ابلاغ می شود، محدودیت هایی ایجاد می کند. برنامه ای که از بالا ابلاغ می شود، مباحثی مثل طرح نظریات جدید و به روز بودن را بر نمی تابد. ولی محدودیت برنامه به گونه ای نیست که تمام راه ها بسته شود. در همان چارچوب های تعیین شده نیز می توان مطالبی را به صورت ضمنی و اشاره ای پرداخت. مثلا بحث پلورالیسم و تکثرگرایی را می توان در ضمن بحث های اصولی از قبیل تخطئه و تصویب مورد بررسی قرار داد و یا بحث از هرمنوتیک را در مبحث ظواهر می توان پرداخت.طرح اینگونه مطالب جذابیت و نشاط خاصی دارد و باعث می شود تا مفید بودن بحث های درسی برای طلبه معلوم گردد و فکر نکند درس های که می خواند، بحث های قدیمی و غیرکاربردی است؛ بلکه بر عکس، اگر کسی به بحث های درسی خودش مسلط باشد می تواند بسیاری از مسائل جدید را نیز تجزیه و تحلیل بکند.

طرح این مباحث به قدرت و وسعت علمی استاد بر می گردد. منظور من از قدرت، همان عمق علمی و از وسعت گستردگی و توسعه ی علمی است؛ به این معنی که اطلاعات علمی استاد، منحصر در متن درس نبوده و نگاه جامع تری داشته باشد. مثلا به مناسبت درس بتواند مباحث تاریخی، فقه الحدیث، حقوق و... نیز بپردازد.

فصل رویش: منظور ما از راهکارها همین بحث است. یعنی با چه برنامه هایی می توان این اطلاعات را در میان اساتید بُرد و به رشد علمی آنها کمک کرد؟ مثلا ممکن است مدیری مطالعه ی اجباری (شبیه مباحثه ی اجباری) را برای اساتید پیشنهاد دهد! راه دیگر، تشکیل گروه های علمی برای اساتید است که اشاره فرمودید. راه های از این قبیل وجود دارد؟

شعبانی: توجه داشته باشید، یک زمان این زمینه ها در خود استاد هست و اگر بالفعل هم این اطّلاعات علمی جدید را نداشته باشد، بالقوّه زمینه های پرداختن به آن را دارد. البته برخی از اساتید با زمینه سازی هم دچار تغییر نمی شوند و در واقع باید از نو تربیت استاد شده و به مرکز دیگری به عنوان تربیت مدرّس نیاز است. از این گروه که بگذریم، به نظر من اولاً باید در انتخاب اساتید، دقت بیشتری شده و قدرت علمی و توسعه ی علمی استاد مدّنظر قرار گیرد. اساتیدی انتخاب بشوند که زمینه های ذهنی و فکری و زمینه های وقتی و فراغت زمانی در آنها باشد. اگر استادی استعداد فکری نداشته باشد و یا فرصت کافی نداشته باشد، با تشکیل جلسات علمی هم نمی تواند مؤثر بوده و پویایی لازم را داشته باشد.

بعد از گزینش استاد با انگیزه و دارای زمینه های ذهنی و وقتی مناسب، می توان در قالب تشکیل گروه های علمی، کمبودها را جبران کرد. راه دیگری غیر از این دو راه به نظر نمی رسد و در صورت اجرایی شدن این دو راه، مشکل تا حدّی حلّ می شود.

ملکی: قطعاً منظور این نیست که در حال حاضر استاد تربیت کنیم و دانشگاه تربیت مدرّس راه بیندازیم بلکه دنبال راهکارهایی هستیم که اساتید فعلی را به حرکت و جنب و جوش و نوآوری وادارد. به نظر من این مسأله نیازمند ایجاد فضای آماده از لحاظ زمانی و فراغت فکری و همین طور فضای مناسب به لحاظ امکانات از قبیل رایانه، نرم افزار، مجلّات تخصّصی و تشکیل جلسات و نشست های هم اندیشی با محور موضوعات جدید علمی است. البته قبل از همه ی اینها باید انگیزه سازی بشود. تا مادامی که در استاد انگیزه ی ورود در این مسائل نبوده و ضرورت پرداختن به آنها را حسّ نکند، با وجود آماده بودن تمام زمینه ها و امکانات، باز هم از این فضا و امکانات استفاده نمی کند.

به عقیده ی من برای ارتقاء علمی اساتید، یکی از راهکارها ایجاد انگیزه در اساتیدی است که انگیزه ی لازم را ندارند. بالأخره استادی که سال ها در مَسنَد تدریس نشسته را نمی توان به راحتی کنار گذاشت. در چنین شخصی باید انگیزه ی تحرّک و جنب و جوش ایجاد کرد. ولی در خصوص اساتیدی که جدیداً جذب می شوند باید در نظر داشت که زمینه و بسترهای رو آوردن به نوآوری و طرح مسائل جدید در آنها باشد.

فصل رویش: منظورتان از هم اندیشی، وجه عمومی آن است یا هم اندیشی تخصّصی در قالب گروه های مختلف علمی؟

ملکی: اگر کمسیون های خاص و تخصّصی باشد خیلی مطلوب تر هست. اساتیدی که در یک زمینه یا زمینه های مرتبط با یکدیگر تخصص دارند، تشکیل جلسه داده و مطالب روز، نظریات جدید، روش های جدیدی که ابداع شده را به هم اندیشی بگذارند، بهتر نتیجه می دهد. بنابراین ابتدا وجه تخصّصی جلسات اولویّت دارد اما مانعی ندارد تا مطالب عمومی نیز به هم اندیشی های عمومی و جمعی کشیده شود.

فصل رویش: نقش مدیریت در تشکیل گروه های تخصصی و هم اندیشی های تخصصی و عمومی چیست؟ آیا تشکیل این گرو ها از دست خود اساتید ساخته نیست و حتماً باید مدیریت این کار را انجام دهد؟

ملکی: این گونه مسائل به دوندگی هایی نیاز داشته و بسترسازی و امکانات خاصّی می طلبد که از دست اساتید ساخته نیست. ولی مدیریت صاحب اختیارات بوده و توانائی های ایجاد این بستر در اختیار او قرار دارد. قطعا باید اینگونه برنامه های سنگین را مدیریت اجرا کند.

شعبانی: به نظر من هم تشکیل این گروه ها به مدیریت مربوط می شود. آنچه که به استاد مربوط می شود این است که زمینه های فکری و علمی را داشته باشد یا در خودش ایجاد کند و زمینه های زیرساختی و زمانی را باید مدیریت فراهم کند. مثلاً مشغله های ذهنی استاد از سایر مسائل، باید توسط مدیر از بین رفته تا استاد متمرکز در مسائل علمی شود.

فصل رویش: خیلی ممنون و سپاسگزارم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید. امیدوارم این گفت و گو زمینه ای برای ارتقاء علمی اساتید محترم حوزه علمیه قزوین باشد.

شعبانی: بنده هم از شما سپاسگزارم که زمینه ی طرح برخی دیدگاه ها را فراهم نمودید.

ملکی: بنده هم تشکر می کنم.